نقشه راه احمدینژاد برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۰۸۲۶۵
ایران اکونومیست-اسم احمدینژاد این روزها بیشتر از همیشه به نامزدی انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است.
اسمش که میآید معمولا آدمها دو دسته میشوند, عده ای تمام قد برای دفاع از او و عملکردش میایستند و برخی هم ابروهایشان را به نشانه نارضایتی بهم گره میزنند، با این حال اما این روزها شاید بیشتر از همیشه و بیش از هر فرد دیگر نامش به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات آینده ریاست جمهوری مطرح باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسبق کشورمان در سال ۹۶ هم عزم آمدن به میدان داشت، اما با عدم تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان مواجه شد؛ موضوعی که عباسعلی کدخدایی در گفتوگویی با برنامه «۱۰:۱۰ دقیقه» باشگاه خبرنگاران جوان مطرح کرد و در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه، گفته میشد اگر احمدی نژاد بیاید انتخابات ۹۶ دو قطبی میشود و از همین رو رد صلاحیت شده، گفت: این بحث دیگری است و دلایل عدم صلاحیت, بحث دوقطبی بودن نیست، بلکه بحث های دیگری است که به موقع اعلام میکنیم.
الهام، ثمره هاشمی یا هیچ کدام؟
صحبتی که از سوی احمدی نژاد بی پاسخ نماند و او هم در واکنش به اظهارات سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر اینکه دلایل دیگری در خصوص رد صلاحیتش مطرح بوده، گفت: نه والا؛ می گویند دوقطبی بوده است. او همچنین در پاسخ به اینکه دلیل رد صلاحیت شما چه بود، می گوید شما می دانید؟ گفت: من از اساس بی خبرم و اطلاعی ندارم؛ من بی تقصیرم!
حالا چهار سال از آن روزها میگذرد، اما برخی نظیر محمد حسن قدیری ابیانه معتقدند که سفرهای مکرر احمدی نژاد و شعارهایی که به راه میاندازد نظیر اینکه احمدی نژاد برگرد، زمینه سازی طرفدارانش و اظهارات مشاور رسانهای او یعنی علیاکبر جوانفکر مبنی بر اینکه احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شرکت خواهد کرد، همه نشان از تصمیم قاطع او برای حضور دارد.
البته عدهای هم در واکنش به این صحبتها معتقد بودند که حتی در صورت حضور هم محال است که صلاحیتش تایید شود؛ برای مثال حجت الاسلام قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری درباره تحرکات اخیر احمدی نژاد برای ورود به عرصه انتخابات، گفت: احمدی نژاد با وجود تلاشهایی که انجام میدهد این امکان را ندارد که از فیلتر شورای نگهبان عبور کند؛ زیرا پرونده او حتی از آنچه در سال ۹۶ بود، سنگینتر نیز شده است.
موضوعی که بسیاری دیگر هم نظیر حسین کنعانی مقدم بر آن صحه گذاشته و معتقدند که این اقدامات احمدی نژاد در نهایت راه به جایی نخواهد برد و چقدر هم سعی بر دیده شدن داشته باشد، بیشتر در افکار عمومی نادیده گرفته خواهد شد، پس به نظر, این یک خودکشی سیاسی است که بخواهد نامزد انتخابات شود و راه به جایی نخواهد برد.
اما در این میان اظهار نظر یک روزنامه اصلاح طلب بحث را به جای دیگری کشاند.
خودش نباشد، یارانش که هستند
چندی پیش بود که روزنامه اعتماد نوشت «چنانچه احمدینژاد مجوز حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را دریافت نکند، این احتمال وجود دارد که با حمایت از یک نامزد اجارهای، شورای نگهبان را دور بزند و در تشکیل دولت آینده سهیم شود.»
موضوعی که حسین کنعانی مقدم فعال اصولگرا هم آن را تایید کرده و در این باره گفته است: احتمالا احمدی نژاد در انتخابات تایید صلاحیت نشده و آرای خود را به سبد یکی از نامزدهای مدنظرش منتقل خواهد کرد. یکی از سایتهای خبری هم در تایید آن اینگونه نوشته که نگاهی به اندک افراد باقیمانده در کنار احمدی نژاد حکایت از آن دارد اگر او نخواهد به سبک ۹۶ پشت چهره های جنجالی قرار گیرد، تنها دو چهره هستند که شانسی برای تایید صلاحیت شدن دارند.
غلامحسین الهام و مجتبی ثمره هاشمی، نامهایی که شاید بیشتر از آن ها بشنویم
حجت الاسلام امیری فرد مشاور و ریاست شورای فرهنگی و امام جماعت مسجد سلمان نهاد ریاست جمهوری در دولت احمدی نژاد گفته بود که شک ندارم که برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ میآید و پیش بینی میکنم مانند سال ۹۶ که دست در دست بقایی برای انتخابات ثبت نام کرد، اینبار همراه با آقای الهام وارد این رقابتها خواهد شد. او در ادامه گفته است که احتمال تایید صلاحیت شدن الهام وجود دارد، اینطور که من رصد میکنم آقای الهام تنها چهره نزدیک به احمدینژاد است که احتمال تائید صلاحیت شدن را دارد و از آنجا که او تا امروز درباره تخلفات و رفتارهای محمود احمدینژاد سکوت کرده میتواند او را معرفی کند و پشتسر او قرار بگیرد.
بنابراین اگر تمام فرض های مطرح شده در این گزارش را صحیح در نظر بگیریم میتوان نتیجه گرفت که احمدی نژاد احتمالا درصدد ورود به انتخابات بوده، اما شانسی برای این موضوع نخواهد داشت، از همین رو نیز یک ترفند انتخاباتی را به کار خواهد برد ، حالا شاید بد نباشد که به سوابق این دو فرد که نامشان در بالا مطرح شد هم نگاهی بیاندازیم.
اگر خودش نباشد، هیچکس نیست
غلامحسین الهام سخنگوی دولت محمود احمدینژاد در سالهای ۱۳۸۴-۱۳۸۸ بود و در مرداد ۱۳۸۹ به عنوان مشاور حقوقی احمدی نژاد منصوب شد. در آذر ۹۱ الهام مجددا سخنگوی دولت احمدینژاد شد و تا انتهای ریاستجمهوری او در این سمت باقی ماند. علاوه بر این معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاستجمهوری، وزارت دادگستری و ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از دیگر سِمتهای غلامحسین الهام در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد و از نزدیک ترین افراد به او بوده است.
الهام، ثمره هاشمی یا هیچ کدام؟
مجتبی ثمره هاشمی هم از جمله افرادی است که ظاهرا در دولت نهم نفوذ بسیار زیادی بر روی رئیس دولت داشته است؛ او پس از انتخابات سال ۸۴ به عنوان مشاور ارشد احمدی نژاد انتخاب شد و در تمام سفرها یکی از همراهان اصلی بود ، در همان زمان مدتی به عنوان معاون وزیر کشور فعالیت کرد و ریاست ستاد انتخابات کشور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری را بر عهده داشت.
الهام، ثمره هاشمی یا هیچ کدام؟
در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۱۳۸۸؛ ثمره هاشمی ریاست ستادهای مردمی احمدی نژاد را بر عهده گرفت و نقش گسترده برای پیروزی محمود احمدی نژاد ایفا کرد. وی در پشت صحنه مهم ترین مناظره های تلوزیونی احمدی نژاد حضور پر رنگی داشت و پس از انتخابات به عنوان دستیار ارشد رئیس جمهور انتخاب شد. اما هر چقدر نزدیکی اسفندیار رحیم مشایی به رئیس جمهور پررنگ تر می شد، حضور و نقش آفرینی ثمره هاشمی کم رنگ تر می شد؛ به گونه ای که در دو سال آخر کار دولت دهم ثمره هاشمی به مهره ای در پشت پرده تبدیل شد.
با این وجود اما محمدزارع فومنی فعال سیاسی اصلاح طلب نظر دیگری را مطرح کرد مبنی بر اینکه اگر احمدی نژاد این دوره هم تایید صلاحیت نشود از هیچ یک از نامزدهای دیگر هم حمایت نخواهد کرد، موضوعی که در انتخابات مجلس هم شاهد آن بودیم و سبک رفتاری و گفتاری او به خوبی این را نشان داده است، موضوع حضور با دو معاونش هم داستان دیگری بود، زیرا آنها خودشان مایل به نامزدی بودند. او در ادامه گفته است که به نظرم احمدی نژاد اصلا نامزد نخواهد شد، زیرا پالسهایی که به سمت او میرود به این معناست که خودش هم میداند رد صلاحیت خواهد شد، پس اصلا پا به این عرصه نخواهد گذاشت.
موضوعی که وقتی وهاب عزیزی فعال سیاسی اصولگرا با آن مواجه شد گفت در صورتی که احمدی نژاد احراز صلاحیت نشود، بهترین توصیه این است که با یکی از دو جناح، دولت اشتراکی تشکیل دهد؛ بدین صورت که با ایجاد تعامل با یکی از گزینه های تائید صلاحیت شده پایگاه اجتماعی خود را پای صندوق های رای بیاورد، البته به شرطی که نامزد نیابتی و شریک سیاسی خود را قبل از اعلام صلاحیت ها مشخص نکند؛ با این ابتکار مشارکت مردم در انتخابات بالا رفته و مشروعیت انتخابات افزایش پیدا می کند.
عزیزی خاطرنشان کرد که احمدی نژاد در چندسال اخیر نشان داده در حوزه سیاسی مرد چرخش های ۳۶۰ درجه بوده و اگرچه فرد غیرقابل پیشبینی است، اما در شرایط خاص می شود با او به توافق رسید،کما اینکه در اردوگاه اصلاح طلب ها محمد جواد ظریف شریک سیاسی خوبی می تواند برای احمدی نژاد باشد؛ این شرایط ایده آل اصلاح طلب ها بوده و یک فرصت مناسبی ایجاد می کند که شانس خود را امتحان کنند، به شرطی که قبل از اصولگراها با احمدی نژاد به توافق رسیده و تشکیل دولت مشارکتی بدهند. او در ادامه گفته است که در اردوگاه اصولگرایان نیز محمد باقر قالیباف می تواند شریک سیاسی احمدی نژاد برای تشکیل دولت اشتراکی باشد، مستند به این که تعداد کثیری از یاران احمدی نژاد با پرچم قالیباف وارد مجلس یازدهم شدند.
با در نظر گرفتن تمامی این فرضیهها و احتمالات حالا شاید تنها زمان بتواند پاسخ این پرسش را بدهد که در نهایت چه کسی پا به میدان ریاست جمهوری ۱۴۰۰ خواهد گذاشت؛ احمدی نژاد، یارانش و یا هیچ کدام؟ باید منتظر بشینیم و ببینیم که زمان و شرایط چگونه پیش می رود.
باشگاه خبرنگاران جوان
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ محمود احمدی نژاد احمدی نژاد احمدی نژاد تایید صلاحیت شورای نگهبان هیچ کدام ثمره هاشمی رد صلاحیت اصلاح طلب خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۰۸۲۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو ضربه مهم به بودجهنویسی کشور؛ یکی در دولت احمدینژاد و یکی در دولت رئیسی
روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجهنویسی پرداخته است.
این روزنامه مینویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.
به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخابشدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شدهاند؛ نه میخواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیتهای خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.
از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعفها حوزههای اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قیدهای جدیدتری هم بر آن زده شده است.
اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجهای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحققپذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.
واقعیت این است که اغلب دولتها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کردهاند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدینژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آنها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشتهاند.
احمدینژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالیکه هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بیمعنی است.
اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.
هم از نظر درآمدها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیقتر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.
گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدینژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجهنویسی زد؛ ولی همیشه ضربهای هم از سوی نمایندگانی وارد میشد که هدفشان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رایآوری دوباره است.
به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود میکشند، دولت هم نان بودجهای خود را در این تنور داغ میپزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بیکلاه میماند و دهها نهاد بودجه میگیرند که کلمهای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناختهشده هم نبودند.
ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحلهای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالیکه در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟
یکی از علل ریشهای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجهنویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیانگر رتبهی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشورهای جهان است.
این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشورها را رتبهبندی میکند.
در آخرین رتبهبندی ارائهشده ایران با ۲۴ امتیاز بههمراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارتهای درونسیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجهنویسی است.